از روزهای شــــــــــــازده ماهی

تُو با مَن کاری کردی.. کِه بـَهار با درخت گیلاس میکُند..

مفید در برابر باد شمالی

محبوبه طباخیان جمعه ۵ آذر ۱۴۰۰، ۷:۴۱ ب.ظ

Clouds and sun rays on the sky Background flowers summer white beautiful

نه امی، شما هرکسی نیستید. به‌خصوص برای من. شما مثل صدای دوم درون من هستید که در طول روز، همراه من است. شما از دیالوگ تنهای درونی من یک گفت‌وگو به وجود آورده‌اید. شما زندگی درون مرا وسعت می‌بخشید ..

امی، من می‌ترسم از این که ندای دوم خودم را از دست بدهم، ندای امی را. من می‌خواهم او را نگهدارم. می‌خواهم با او محتاطانه رفتار کنم. او برای من غیرقابل صرف‌نظرکردن شده است.

لئوی شما

مفید در برابر باد شمالی | دانیل گلاتائور

خاطرات یک گیشا - آرتور گلدن

محبوبه طباخیان جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۲ ق.ظ

 

آقای تاناکا دنیای دور و برش را همان‌گونه که بود، می‌دید. مثل پدرم نگاهش گنگ نبود. به چشم من همان‌طور نگاه می‌کرد که به چکیدن قطرات شیره بر تنه‌ی درختان کاج و یا حلقه‌ی روشن آسمان، در جایی که خورشید، پشت ابر قرار می‌گیرد.

او در دنیای مرئی زندگی می‌کرد، حتی اگر همیشه از بودن در آن، احساس خشنودی نمی‌کرد. او متوجه درخت‌ها، گل‌و‌لای و بچه‌ها در خیابان می‌شد.

 

 

 

روان‌شناسی تصویر ذهنی

محبوبه طباخیان سه شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰، ۱۱:۲۵ ب.ظ

 

عمل و احساس شما، نه بر حسب شکل حقیقی اشیا، بلکه ناشی از تصویری است که از این اشیا در ذهن خود دارید.

 

اگر تصویر ذهنی شما از خودتان، شایسته باشد و بتوانید با اطمینان به آن افتخار کنید، احساس اعتماد‌به‌نفس می‌کنید؛ می‌توانید آزادانه خودتان باشید و منظورتان را بفهمانید؛ در حد مطلوب خود عمل می‌کنید. اگر تصویر ذهنی، برایتان مایه‌ی خجالت باشد، پنهانش می‌کنید. خلاقیت متوقف می‌شود؛ آدم نچسبی می‌شوید و با شما کنارآمدن، دشوار می‌شود.| روان‌شناسی تصویر ذهنی ، ماکسول مالتز |

 

 

فلسفه‌ای برای زندگی و هنر ظریف بی خیالی

محبوبه طباخیان چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۸:۳۰ ب.ظ

 

 

 

می‌توانیم تمام عمر آرزو کنیم که ای کاش شرایطمان جور دیگری می‌بود، اما اگر اجازه چنین کاری را به خودمان بدهیم، همه عمرمان به نارضایتی خواهد گذشت.

فلسفه‌ای برای زندگی رواقی زیستن در دنیای امروزی | ویلیام اروین

 

تقصیر مربوط به زمان گذشته است، و مسئولیت، مربوط به اکنون است؛

تقصیر، ناشی از انتخاب‌هایی است که قبلاً شده، و مسئولیت، نتیجه‌ی انتخاب‌هایی است که شما در حال حاضر در هر لحظه از روز می‌کنید.

شما انتخاب کرده‌اید که این متن را بخوانید.

شما انتخاب می‌کنید که به این مفاهیم فکر کنید.

شما انتخاب می‌کنید که این مفاهیم را بپذیرید یا آن‌ها را رد کنید.

شاید تقصیر من باشد که شما فکر می‌کنید ایده‌های من بی‌ارزش هستند؛ اما شما مسئول نتیجه‌گیری‌های خود هستید.

تقصیر شما نیست که من این جمله را نوشته‌ام؛ اما هنوز هم شما در تصمیم‌گیری برای خواندن آن مسئول هستید.

بین مقصر دانستن کسی برای وضعیت شما، و مسئولیت واقعی آن فرد برای وضعیت شما، تفاوت وجود دارد.

 

هیچ‌کس مسئول وضعیت شما نیست مگر خودتان.

شاید بتوان بسیاری از افراد را برای ناراحتی شما سرزنش کرد؛ اما هیچ‌کس مسئول ناراحت بودن شما نیست غیر از خودتان.

علت این موضوع این است که شما همیشه انتخاب می‌کنید که مسائل را چگونه ببینید، چه واکنشی در برابر آن‌ها نشان دهید و چه ارزشی برای هر چیز در نظر بگیرید.

کتاب هنر ظریف بی خیالی | مارک منسون

 

بادبادک باز

محبوبه طباخیان یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۶ ق.ظ

 

 

+ او گفت : خیلی می ترسم

و من گفتم : چرا؟

و او گفت : چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول . خوشحالی این شکلی وحشتناک است .

ازش پرسیدم : چرا؟

و او گفت : وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را ازت بگیرد ، می گذارد این طور خوشحال باشی ..

بادبادک باز| خالد حسینی

 

چند روایت معتبر

محبوبه طباخیان جمعه ۴ مهر ۱۳۹۹، ۱:۲۵ ب.ظ

 

 

حالا تمام روحت درد گرفته است و اگر یک قدم دیگر به سمت کیمیا بروی همه چیز تباه می شود، فقط یک گام دیگر کافی ست تا عشق آن روی تاریکش رابه تو نشان دهد باید همه چیز را همین حالا تمام کنی. نباید کیمیا را از بهشت بیرون بیاوری. دلم می خواهد این عشق را در همین اوج و زیبایی و پاکی تمام کنم. می دانم اگر یک قدم دیگر جلو برویم همه ی پاکی و صداقت این دوست داشتن را از دست خواهیم داد.

 

| چند روایت معتبر، مصطفی مستور |

 

Lisa Tomaschewsky & Jonas Nay por Alessio Bolzoni para Interview Alemania |  ファッション写真, 写真, ウエディングフォト Pin en Hands 500+ Best Wall Art - Wall Decor images | art wall, wall decor, cool walls

 

 

ابله محله

محبوبه طباخیان دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۷:۴۱ ب.ظ

 

 

آلبن همه چیز را دوست دارد وبه هیچ چیز وابسته نیست.او نیازی نمی بیند که آنچه را که دوست دارد تصاحب کند،دیدن وشنیدن برای عشق او کافیست.اکثر اوقات به نگاه قناعت می کند. نگاه کردن،عشق او عیب او دیوانگی او عقل اوست. البته اگر فرض کنیم عقلی داشته باشد. زندگی مانند جریان آب یک رود خانه است.

 

 Maya Shleifer - Sketches Silence by Brian Powers visual artist

 

آلبن شناگر خوبی نیست، به دنبال انجام کار برجسته ای نیست همه ی کارها به نظرش برجسته می رسند ؛ سخت کار کردن ، احترام به ساعات ملاقات ، اندیشیدن به آینده ، همه ی اینها منشاء سردردند. آلبن در آب روان روزها، حتی برخلافِ مسیر هم شنا نمی کند، حتی چندان شنایی هم نمی کند، بهتر است بگوییم که او روی سطح آب باقی می ماند، مانند برگی از درخت افتاده، که با هرحرکت آب بالا و پایین می رود. شناور ، رقصان، در حال نگاه کردن، شنیدن،دوست داشتن..

 

| ابله محله ، کریستیان بوبن |

 

 

زندگی مطابق خواسته تو پیش می‌رود

محبوبه طباخیان جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹، ۲:۱۸ ب.ظ

 

 

مادر به خاطر چیزهایی گریه می کند که همه از دست رفته اند . مادر زیبا بوده حالا نیست پف می کند . صورتش یک روز استخوانی ست یک روز فربه . پدر بوده حالا نیست مادر خوش بوده حالا نیست امیدهای بزرگ داشته که حالا ندارد . فقط من هستم که آنوقت ها نبودم و حالا هستم . من به اندازه ی همه ی آن چیزهای از دست رفته نمی ارزم . نمی توانم فکر کنم همه چیز یک آدم هستم .

 

| زندگی مطابق خواسته تو پیش می‌رود ، امیرحسین خورشیدفر |

 

Nature knows exactly how to do it! Liza Minnelli ha 70 anni - Il Post

 

 

من از دنیای بی کودک می ترسم

محبوبه طباخیان شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۵:۵۵ ب.ظ

 

 

 

+ اکنون به پایان دنیا رسیده ایم ، دیگر نه جامعه داریم و نه خانواده .

   ما آخرین یادگار هستیم از آنچه که بی اندازه بزرگ و عظیم بوده

   و به یاد مواهب نابود شده نفس می کشیم ،

   عشق می ورزیم ،

   می گرییم ،

   به دامان یکدیگر چنگ می زنیم

   و همدیگر را در آغوش می کشیم .

 

 

 

 

من از دنیای بی کودک می ترسم | هیوا مسیح

داد کشیدن گاهی از نفس کشیدن هم واجب تر است

محبوبه طباخیان جمعه ۶ تیر ۱۳۹۹، ۱:۴۱ ب.ظ

 

 

فاجعه نه ساده است و نه ناگهانی. یعنی هم ترکیب چند چیز است و هم ذره ذره اتفاق می افتد. معمولا چند چیز باید به هم بچسبند تا فاجعه ای رخ دهد.

از این نظر فاجعه مثل خوشبختی است. در خوشبختی هم چند چیز باید همزمان اتفاق بیافتد تا کسی خوشبخت شود. پول تنها کافی نیست. عشق تنها کافی نیست. شهرت تنها کافی نیست. اما اگر همه این ها با هم باشند شاید بشود گفت کسی خوشبخت شده است. تنها تفاوت آن ها شاید این باشد که در خوشبختی انگار چیزها خیلی ضعیف به هم چسبیده اند و هر لحظه ممکن است از هم متلاشی شوند اما در فاجعه اگر چیزها به هم چسبیدند دیگر هیچ وقت از هم جدا نمی شوند؛ چون وقتی چیزی اتفاق افتاد دیگر نمی توان آن را به حالت اول برگرداند.

 

هر خوشبختی همیشه در معرض فروریختن و تبدیل شدن به فاجعه است اما فاجعه ها هرگز تبدیل به خوشبختی نمی شوند؛ حتی شاید شدت شان هم بیشتر بشود یا همان طور ثابت باقی بمانند اما به هر حال از بین نمیروند. به همین دلیل روز به روز به فاجعه ها اضافه می شود و از خوشبختی ها کم میشود. فاجعه مثل این است که به کسی چند گلوله شلیک کنیم؛ به طوری که گلوله آخر _ به عنوان تیر خلاص _ توی شقیقه اش شلیک شود.

 

| سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، مصطفی مستور|

 

 

سطر اول را نمی نویسم

محبوبه طباخیان جمعه ۲ خرداد ۱۳۹۹، ۸:۱۵ ب.ظ

 

 

 

کودکان در ستاره ها زاده می شوند/ با ستاره ها بازی می کنند/ با زبان آن ها صحبت می کنند/ ما آن ها را نمی فهمیم/ و آن ها برای فهماندن چیزی به ما/ پیش ما،به زمین فرو می آیند/ افسوس، زمانی که دیگر/ گفتنی ها را فراموش کرده اند.

 

|غوکاس سیرونیان، سطر اول را نمی نویسم|




    

58 - هیوا مسیح

محبوبه طباخیان یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۲:۵۴ ق.ظ

 

Pin by huang ping on 形影不离 | Performance art

 

+ و دور می شوم چون تو خواستی،

و تو را به خداوند آبها و باغها و سیبها می سپارم.

تو را که عاشق دریا و موج و ستاره و گوش ماهی ها بودی.

تو را که صاحب ناب ترین و زیباترین واژه ها بودی.

 

..

تو را که برایم یکی بودی.

 

 

چند روایت معتبر

محبوبه طباخیان یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ ق.ظ

 

 

 

یک شنبه (روز کلاس) برای تو مثل قطعه ای از بهشت می ماند که هفته ای یک بار از آسمان ، از دورترین کهکشانها به زمین هبوط می کند و دو ساعت توقف می کند تا تو او را سیر تماشا کنی و باز به بهشت برگردد.یک شنبه دیگر برای تو از جنس زمان نیست . یعنی مثل یک تکه سنگ هم فضا را اشغال می کند و هم وزن دارد.

| چند روایت معتبر، مصطفی مستور |

 

 

 

+ البته برای شما پنج شنبه ها مثل قطعه ای از بهشت می ماند،

   که هفته ای یک بار از آسمان به زمین هبوط می کند/  :)

به آنان که دردمندی را انتخاب کرده‌اند

محبوبه طباخیان چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹، ۹:۱۱ ب.ظ

 

 

Plume Feather Banners - What Are They? | Cherry blossom girl ...

 

عشق، باید خوش خویی بیاورد؛ نه تنگ خویی.

باید گشاده دستی بیاورد، نه امساک.

باید شخص را آرام تر کند نه مضطرب تر.

آن چیزی که بزرگان عشق می خواندند - خواه عشق الهی خواه عشق زمینی - چنین خصایصی داشت. در عشق آسمانی هم اگر کسی مدعی عاشق بودن باشد و از عشق به خدا سخن بگوید اما خوش خو، آرام و ایثارگر نباشد، مدعایی گزاف داشته است.

 

| در ستایش عشق زمینی ، دکتر سروش |

 

بعد از عشق

محبوبه طباخیان چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹، ۹:۳ ب.ظ

 

 

+ مهم ترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود:

اگر می خواهی چیزی را نابود کنی، اگر می خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی، کافی است آن را محدود کنی، کافی است آن را محصور کنی. آن وقت می بینی که خود به خود خشک می شود، پژمرده می شود و می میرد.

 

| بعد از عشق ، الیف شافاک |

 

 

در مدار مهر

محبوبه طباخیان دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ۸:۵۲ ب.ظ

 

 

پرسیدم: چرا تعظیم می‌کنی؟

گفت: ما توی سیاره‌مان، همیشه وقتی کسی سوال هوشمندانه‌ای بکند، تعظیم می‌کنیم.

گفتم: پس وقتی می‌خواهید به کسی احترام بگذارید، چه‌کار می‌کنید؟

او گفت: سعی می‌کنیم سوالی هوشمندانه مطرح کنیم.

+ چرا؟

او گفت: ببین، برای پاسخ که تعظیم نمی‌کنند. هیچ جوابی آن‌قدر صحیح نیست که شایسته‌ی تعظیم باشد.

و بعد ادامه داد: کسی که تعظیم می‌کند، خم می‌شود. تو نباید در مقابل یک پاسخ خم‌‌ شوی.

پرسیدم: چرا نه؟

چون پاسخ فقط بخشی از راه است که پشت سر گذاشته شده، این «سوال» است که همیشه به پیش رو اشاره دارد.

 

| در مدار مهر، صدیق قطبی |

 

 

من او را دوست داشتم

محبوبه طباخیان شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ۳:۶ ق.ظ

 

 

دوست دارم با تو باشم چون هيچوقت از باتو بودن خسته نمی شوم . حتي وقتي نوازشم نمی كنی حتی وقتی در يك اتاق نيستيم  باز هم خسته نمی شوم . هرگز دلزده نمی شوم . فكر كنم به خاطر اين است كه به تو اعتماد دارم به افكارت اعتماد دارم . همه آنچه در تو می بينم و هرآنچه نمی بينم را دوست دارم .

 

نتیجه تصویری برای atonement robbie and cecilia

نتیجه تصویری برای sempre più difficile erich fried

 

 

با اين همه ضعف هايت را مي دانم . اما احساس مي كنم همين نقاط ضعف تو و نقاط قوت من هستند كه با هم سازگارند . ترس های مشترك نداريم . حتي پليدی های ما به هم می آيند ، تو بيش از آنچه نشان می دهی مي ارزی من به نگاه تو نيازمندم..

 

 | من او را دوست داشتم ، آنا گاوالدا |

ترلان

محبوبه طباخیان یکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۷ ب.ظ

 

 

او وفادار است . فراموشش مي كني ولي از دستش نمي دهي . مي داني اگر برود يك روز بر مي گردد و اگر تو بروي و سالها بعد برگردي پيشش ، در آغوشت مي گيرد .

| ترلان ، فریبا وفی |

 

 

اندوه همیشه در انتظارِ پایانِ قصه هاست

محبوبه طباخیان چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۴۲ ق.ظ

 

 

حالا تمام روحت درد گرفته است و اگر یک قدم دیگر به سمت کیمیا بروی همه چیز تباه می شود، فقط یک گام دیگر کافی ست تا عشق آن روی تاریکش رابه تو نشان دهد. باید همه چیز را همین حالا تمام کنی. نباید کیمیا را از بهشت بیرون بیاوری1 ... خواستن .. بی شک همه می خواستند. در این هیچ بحثی نبود.

 بحث ، بر سر توانستن بود ؛ و اینکه خواستن ، در عمل، همان توانستن نیست. خواستن، کاری ذهنی ست، و توانستن، کاری عینی. فاصله ی میان این دو ، از میان برداشتنی ست؛ اما نه فقط با تخیلات شیرینِ خواستن.2

 

 

1. | چند روایت معتبر، مصطفی مستور |

2. | آتش بدون دود ، نادر ابراهیمی |

 

گریز دلپذیر

محبوبه طباخیان پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸، ۷:۳۴ ب.ظ

 

 

اگر ما اینگونه هستیم آرام و مصمم اما همواره ناتوان در برابر کودن ها به خاطر این است که ذره ای اعتماد به نفس نداریم، خود را دوست نداریم، برای خود اهمیت زیادی قائل نیستیم .ضعف ما به گردن پدرو مادرمان است که فراموش کردند به ما اعتماد به نفس بدهند .  ... و امروز ما مسخره های با کلاسی هستیم لب فرو بسته در برابر آدمهای خشمگین.

| گریز دلپذیر، آنا گاوالدا |

 

 

وقتی نیچه گریست

محبوبه طباخیان پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸، ۶:۳۵ ب.ظ

 

۱.

یوزف، آیا نمی‌بینید مشکل شما، احساس ناراحتی نیست؟ که فشار موجود بر قفسه‌ی سینه‌ اهمیتی ندارد؟ چه کسی قول راحتی به شما داده بود؟ بدخوابی دارید؟ که چه؟ چه کسی به شما قول خواب راحت داده بود؟ نه، مشکل در احساس ناراحتی نیست. مشکل این است که ناراحتی شما برای آنچه باید، نیست.‌.

 

۲.

من نیز مانند شما خواب میبینم و از وحشت شبانه احساس خفگی می‌کنم. من نیز در حیرتم که چرا ترس در شب مستولی می‌شود. پس از بیست سال حیرت، اکنون می‌دانم ترس، زاده‌ی تاریکی نیست، بلکه ترس‌ها همانند ستارگان، همیشه هستند و این درخشندگی روز است که آن‌ها را محو و ناپیدا می‌کند..

| وقتی نیچه گریست ، اروین یالوم ، ترجمه‌ی سپیده حبیب |

 

 

بــه قـول کاظم بهمنی عزیز :

+  زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید :

فن  تشخیص نم از چهره ی گریان سخت است ....

 

mouse code|تغییر شکل ماوس
كد ماوس

دریافت کد تاریخ شمسی

بیوگرافی
دیگر چیزی ندارد جز یک قلب